ياس

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

اسماوصفات خدادرقرآن

01 دی 1393 توسط ميرزايي نوكابادي

اسماء و صفات خدا در قرآن


غافر الذنب

این اسم در قرآن یک بار آمده، و همراه با اسم‏هاى دیگر وصف خدا قرار گرفته است، چنان‏که مى‏فرماید:

تنزیل الکتاب من الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب شدید العقاب ذی الطول لا اله الا هو الیه المصیر(غافر، 2 - 3)

ترجمه: کتاب نازل شده از جانب خداى نیرومند و دانا، آمرزنده گناه، پذیرنده توبه، سخت عقوبت، صاحب مکنت، خدائى جز او نیست، بازگشت‏به سوى خدا است.

«غافر» به صورت جمع همراه باکلمه «خیر» یک بار در قرآن آمده است آن‏هم وصف خدا قرار گرفته است چنان‏که مى‏فرماید:

فاغفر لنا وارحمنا و انت‏خیر الغافرین(اعراف، 155).

ما را ببخش و بر ما رحم کن تو بهترین آمرزندگانى.

از ماده «غفر» که به معنى ستر است، سه اسم براى خدا در قرآن مشتق شده است:

1 - غافر; «غافرالذنب‏» (غافر،3): بخشنده گناه.

2 - غفور; «ربک الغفور ذوالرحمة…»(کهف، 58): پروردگار تو بخشنده و صاحب رحمت است.

3 - غفار; «و انی لغفار لمن تاب…»(طه، 82): ومن کسى را که توبه کند، مى‏آمرزم.

و شگفت این است که براى انسان گنهکار سه اسم معادل اسم غفار، از ماده ظلم یا معادل آن به کار رفته است.

1 - ظالم; «فمنهم ظالم لنفسه‏»(فاطر، 32: برخى از آنها بر خویش ستمگرند.

2 - ظلوم;«…انه کان ظلوما جهولا»(احزاب، 72): او ستم پیشه و نادان است.

3 - ظلام;«قل یا عبادى الذین اسرفوا على انفسهم لا تقنطوا من رحمة‏الله…»(زمر، 53): اى بندگان من که در حق من اسراف کرده‏اید، از رحمت‏ خدا مایوس نباشید.

و اسراف بر نفس در حقیقت عبارت دیگرى از «ظلام‏» است.

با توجه به سه اسمى که خدا در قرآن وانسان نیز دارد مى‏توان چنین گفت: خدا مى‏خواهد برساند که بنده من تو در اثر گناه سه اسم دارى، و من هم که از آن جهت که مبدا رحمت و مغفرت هستم، سه اسم دارم:

اگر تو ظالمى من غافرم.

اگر تو ظلومى من غفورم.

واگر تو ظلامى من غفارم. (1)

در گذشته در معناى «غفر» سخن گفتیم و یادآور شدیم که معناى لغوى آن ستر و پوشاندن است. توگوئى خدا گناهان بنده را مى‏پوشاند. واگر هم به کلاه خود «مغفر» مى‏گویند، چون سر را پوشانده از آسیب حفظ مى‏کند.

و تفاوت «غفور» با «عفو» به هنگام بحث از اسم «عفو» بیان گردید.


 نظر دهید »

صفت حكمت

29 آذر 1393 توسط ميرزايي نوكابادي

يكى از صفات كمال خداوند، حكمت است، چنانكه حكيم از نامهاى او است. مقصود از حكيم بودن خداوند اين است كه:

اوّلاً، افعال خداوند از نهايت اتقان و كمال برخوردار است.

ثانياً، خداوند از انجام كارهاى ناروا و عبث منزه است.

گواه معنى نخست، نظام شگفت انگيز جهان آفرينش است كه كاخ عظيم خلقت را به نحو احسن برافراشته است، چنانكه مى فرمايد: (صُنْعَ اللّهِ الّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْء) (نمل/88): آفرينش خدايى كه هر چيز را به نحو متقن آفريده است.

گواه معنى دوم نيز اين آيه است كه مى فرمايد:(ما خَلَقْنَا السَّماءَ والأرضَ وَ ما بَيْنَهِما باطلاً)(ص/27): آسمان و زمين و آنچه را كه در ميان آن دو قرار دارد، به باطل (بيهوده) نيافريديم.

گذشته از اين، خداوند كمال مطلق است و فعل او نيز بايد از كمال برخوردار بوده و از عبث و بيهودگى پيراسته باشد.

 نظر دهید »

يا رب

17 آذر 1393 توسط ميرزايي نوكابادي

واژه «خدا» و معادل های آن در زبان های گوناگون، این مفهوم را به ذهن القا می کند که مسمای آن بر فرض وجود، دارای همه کمالات است. از این رو، اگر خدا موجود است، تمام افعالی که در عالم موجود می شوند، به خدای متعال مستندند; زیرا هر کمالی که در عالم وجود رخ می نماید، پرتوی از کمال مطلق و بی پایان اوست. بنابراین، اگر برهانی بر وجود او اقامه شود، به دلیل پدیده بودن، مستند به خدای متعال است; یعنی این خداست که خود را این گونه معرفی کرده است.

 نظر دهید »
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

ياس

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • صفات خدا
  • کمال خدا
  • اخلاقي
  • علمي-پزشكي
  • قدرت خدا
  • تاريخي
  • دفاع مقدس
  • مذهبی
  • اداب سنتی
  • بصیرت
  • مطالعه
  • بصیرت
  • اخلاقی
  • بصیرتی
  • بصیرتی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس